پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 115142
ميليتاريسم آمريكايي درمقابل اتحاد اسلامي
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 688

 يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛


سكانس اول؛ ميليتاريسم آمريكايي: شکي نيست بسياري از گروههاي تندرو در افغانستان و پاکستان در نتيجه عمليات مشترک آمريکا و پاکستان در منطقه بوجود آمده اند. مواردي از اتفاقات تروريستي که در چند سال گذشته در آمريکا شاهد بوده ايم نيز نتيجه افزايش احساسات ضد آمريکايي در کشورهاي ديگر بويژه کشورهاي مسلمان بوده است.

شکي نيست دولت باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا در کل جريان اطلاعات را سرکوب و محدود مي کند و اجازه نمي دهد گزارشي درباره بسياري از برنامه هاي سري دولت و دستگاههاي امنيتي و اطلاعاتي منتشر شود. در دوران اوباما شمار محاکمه هايي که براي افشاگري اتفاق افتاده ، بيشتر از دوران رياست جمهوري بوش بوده است.


بعلاوه در زمان اوباما جنگ طلبي آمريکا بيشتر شده است و دولت اوباما سراسر جهان را ميدان جنگي براي خود تلقي مي کند و يکي از روشها براي اجراي اين تفکر استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين است زيرا در اين صورت مخالفتها در داخل آمريکا با اين حملات کمتر مي شود.


سكانس دوم؛ سوريه: آغاز جنگ ها و آشوب هاي داخلي در سوريه با تحريكات خارجي آمريكا و دول وابسته عربي بود، اين كشورها با حمايت تسليحاتي، اطلاعاتي و رسانه اي مخالفان بشار اسد را سازماندهي كرده و پس از كليد خوردن آشوب با ارسال تروريست هاي آموزش ديده و جنگ افزار هاي پيشرفته تر دامنه آشوب را به جنگ گسترش دادند، در مقابل مردم سوريه و دولت بشار اسد ميتوانست با واگذاري قدرت به صهيونيست ها و آمريكا، رسما پل ارتباطي مقاومت اسلامي را در اختيار دشمن قرار دهد،ليكن اسد با تشخيص مسير درست و طرح ريزي صحيح توانست جنگ را كنترل كرده تا تروريست هاي خارجي چهره حقيقي خود را با جناياتي كه بعد ها مرتكب شدند نشان دهند در سناريوي جنگ سوريه، قرار بود ايران به خاطر سقوط رژيم بشار اسد، تنها متحد عرب خود و تنها پيوند حياتي اش با گروه شبه نظامي حزب الله لبنان، تضعيف شود.
همچنين به نظر مي رسيد ايران در مقابل فشارهاي بيشتر جامع? بين المللي براي محدود کردن برنامه هسته اي اش روز به روز آسيب پذيرتر شود و همزمان با کم اثر شدن نفوذ منطقه اي ايران ، نفوذ رقبايش- متحدين ايالات متحده، همچون ترکيه، قطر و عربستان سعودي - گسترش يابد.


اما ، به نظر مي رسد حوادث سوريه به نفع ايران در حال چرخش است. رژيم اسد مي رود تا برند? ميدان شود، اين جنگ، پيگيري برنامه هاي هسته اي را براي ايران آسان تر کرده، و دستاوردهاي ايران ، متحدان امريکا را که از قيام سوريه حمايت مي کنند دستپاچه و شرمسار کرده است. بعلاوه ، ايران روابط خود با روسيه - که شايد مهم ترين پيامد استراتژيک جنگ سوريه باشد- را تقويت کرده است.


هنگامي كه دولتمردان غربي به اين نتيجه رسيدند كه جنگ سوريه براي آنها يك رسواييبزرگ به ارمغان مي آورد با عقب نشيني مقطعي پشت تروريست هاي وفادار به خود را خالي كردند، بخشي از محاسبات آمريکا براي کاهش دخالت هايش درموضوع سوريه بر اين فرضيه استوار بوده که اسد ناگزير سقوط خواهد کرد. ايالات متحده، ظاهرا، پيامدهاي باز گذاشتن درها براي بازگشت اسد را در نظر نگرفته بود. ارتش سوريه با کمک مبارزان حزب الله و با کمک هاي تسليحاتي ايران و روسيه، هفته گذشته در شهر مرکزي قصير، موفق شد تا صفوف شورشيان را در هم بشکند. اين پيروزي نمادين، اميد سقوط سريع رژيم اسد و يا رسيدن به يک راه حل ديپلماتيک براي حل وفصل جنگ داخلي سوريه را يکسره نقش برآب کرد.
واما... سوريه در حال حاضر نمايند? جنگي است، که نتايج آن نظم منطقه اي را تعيين مي کند. در خاورميانه، هاله اي از قدرت، مزيت استراتژيک را مشخص مي کند. همچنين قابليت هاي حزب الله در سوريه ضربه اي به عربستان سعودي است که مخالفان سياسي حزب الله در لبنان را حمايت کرده است. دستاوردهاي ارتش سوريه براي عربستان سعودي قطري ها و ترک ها، که همگي با پول و اسلحه از شورشيان حمايت مي کرده اند، شکست بزرگي محسوب مي شود.


سكانس سوم؛ مصر: هنگامي كه انقلابي در يك كشور صورت مي گيرد، اگر فردي ميانه رو و دنباله رو بر سر كار بيايد، انقلابيون و افراطيون حكومت او را نيز دگرگون مي كنند، مصر بعد از قيام 2011 يک جامعه چند پاره و حداقل دو پاره بود. از يک سو طرفداران نظام پيشين روياروى انقلابيون قرار گرفتند و از سوى ديگر شکافى بزرگ بين انقلابيون سکولار و اسلام گراها پديد آمد. گرچه اسلام‌گراها طى دو انتخابات پارلمانى و رياست جمهورى جريان غالب شدند، اما ليبرال ها و سکولارها به اعتراضات علنى و طرفداران مبارک به کارشکنى، ادامه دادند. نتيجه اينکه مصر دوسال است در آشوب و هرج و مرج خيابانى به سر مي‌برد.


اعتراضات خيابانى جوانان، به سياستمداران و گروه‌هاي مخالف مرسى براى تجديد قوا فرصت داد. اين مخالفان ترکيبى بودند از نخبگان به جا مانده از دوران مبارک، بخش هايى از قضات و وکلا و احزاب ليبرال و سکولار که مهمترين آن "جبهه نجات ملى" به رهبرى عمرو موسى دبير کل پيشين اتحاديه عرب، محمد البرادعى مدير کل پيشين آژانس بين المللى انرژى اتمى و حمدين صباحى سياستمدار ليبرال بوده است.

همچنين مرسي با موضع گيري عليه سوريه و خط مقاومت در منطقه حاميان بالقوه خود را از دست داد، محمد مرسي به گمان اينكه با انتخاب به رياست جمهوري بر صندلي قدرت مطلق تكيه داده است نتوانست با آينده نگري تكليف خود را با جريان مقاومت و در مقابل جريان صهيونيستي منطقه روشن كند.

دولت مرسي با عدم اتخاذ مواضع روشن سبب شد تا افكار عمومي اورا فردي بي ايمان بي اساس و فارغ از اصول بدانند، همچنين دولت مرسي در يکسال گذشته موفق نشده حتي کمترين خواسته هاي مردم را براي برخورداري از زندگي راحت تامين کند و نه در اقتصاد ، نه سرمايه گذاري و نه گردشگري عملکرد چشمگيري نداشته است بلکه حتي اوضاع زندگي و معيشت مردم بسيار بدتر از دوره مبارک شده است.


دولت مرسي در تحقق امنيت و ثبات در مصر شکست خورد چنان که اين مساله در خصوص صحراي سيناء مشهود است و ده ها تن از سربازان مصري در عمليات هاي جداگانه در سيناء ربوده و برخي را كشته اند؛ مي توان در يك ليست بلند علل مختلف سقوط مرسي را بيان كرد ليكن آنچه وجهه بين المللي مرسي را تضعيف كرد و علتي براي آغاز بي اعتمادي ها به وي شد.
حسين بزي

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html